ماههای سالقرآن کریم شمار ماههای سال را نزد خداوند و در لوح محفوظ ، دوازده ماه دانسته است. ۱ - معرفی شمار ماههای سالقرآن کریم شمار ماههای سال را نزد خداوند و در لوح محفوظ ، ۱۲ دانسته است [۲]
مجمع البیان، ج۵، ص۴۲.
:«اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا فی کتبِ اللّهِ یومَ خَلَقَ السَّموتِ والاَرضَ». در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) این ماهها بر ائمه دوازده گانه معصوم - علیهمالسلام- تطبیق شدهاند. بیشتر مفسران در مورد چرایی انتخاب عدد ۱۲ برای ماههای سال سخنی نگفتهاند. [۷]
الدرالمنثور، ج۳، ص۲۳۴.
برخی علت انتخاب عدد ۱۲ برای ماههای سال از سوی خداوند را مطابقت آن با حساب اهله [۸]
مجمع البیان، ج۵، ص۴۲.
و عدد بروج خورشیدی میدانند. [۱۰]
کشف الاسرار، ج۴، ص۱۲۷.
۱.۱ - نکوهش نسیءبا توجه به متن آیه و تأکیدهای به کار رفته در آن به روشنی میتوان دریافت که مقصود پیریزی نظامی زمانی برای برخی عبادات و به کارگیری آن در زندگی اجتماعی مسلمانان است و به همین سبب قرآن کریم هرگونه تغییر در نظم ماههای قمری و ماههای حرام مشخص شده در آن را که به نسیء مشهور بود به شدت نکوهش و رد میکند. نسیء در لغت به معنای به تأخیر انداختن [۱۲]
ترتیب العین، ج۷، ص۳۰۶ .
و در اصطلاح عبارت است از به تأخیر انداختن حرمت ماهی حرام به ماهی دیگر که آن حرمت را ندارد. [۱۵]
التفسیرالکبیر، ج۶، ص۴۴ .
البته برخی نیز نسیء را به معنای زیادی در چیزی دانسته [۱۷]
التفسیر الکبیر، ج۶، ص۴۴ .
[۱۹]
فتح القدیر، ج۲، ص۳۶۰.
و به استفاده اعراب از کبیسه و تبدیل بعضی از سالها به ۱۳ ماه اشاره کردهاند. [۲۱]
التفسیر الکبیر، ج۶، ص۴۲ .
[۲۲]
تفسیر ثعالبی، ج۲، ص۴۹
این مدعا را برخی مفسران نقد کردهاند. ۱.۲ - اختلاف مورخان و مفسران درباره نسیءمورخان و مفسران درباره چگونگی نسیء بر یک نظر نیستند. درباره علت این عمل نزد اعراب نیز اقوال گوناگونی است برخی سبب آن را علاقه اعراب جاهلی به جنگ و جلوگیری از قطع آن دانستهاند. [۲۷]
مجمع البیان، ج۵، ص۴۵ .
برخی دیگر، استفاده اعراب از تقویم قمری برای مراسم عبادی و کاربرد تقویم شمسی برای امور جاری زندگی، مانند زراعت و تجارت را عامل آن شمردهاند، زیرا از آنجا که سال قمری کوتاه تر از سال شمسی است هر ساله ماههای قمری در تناسب با ماههای شمسی جابه جا میشدند و بدین ترتیب ایام حج گاهی در تابستان و گاه در زمستان قرار میگرفت و چون اعراب در ایام حج تجارت نیز میکردند، برای هماهنگ و ثابت کردن ماههای قمری با ماههای شمسی [۳۱]
التفسیر الکبیر، ج۶، ص۴۵ .
، با الگوگیری از یهودیان به تغییر در تقویم روی آوردند. [۳۳]
التفسیر الکبیر، ج۶، ص۴۱ .
[۳۴]
آثار الباقیه، ص۱۶.
قرآن کریم این عمل را نکوهیده و از نسیء که موجب تغییر در تقویم مورد نظر خداوند و جابه جایی ماههای حرام و زمان عباداتی همچون حج میشود به شدت نهی کرده و آن را زیادی در کفر دانسته است:«اِنَّمَا النَّسِیءُ زیادَةٌ فِی الکفرِ یضَلُّ بِهِ الَّذینَ کفَروا یحِلّونَهُ عامًا ویحَرِّمونَهُ عامًا لِیواطِوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللّهُ فَیحِلّوا ما حَرَّمَ اللّهُ». ۲ - فهرست منابع(۱) آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی (م ۴۴۰ ق)، ترجمه:داناسرشت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ ش. (۲) ارشاد العقل السلیم، ابوالسعود (م ۹۸۲ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۱ ق. (۳) انوار التنزیل، البیضاوی (م ۶۸۵ ق)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق. (۴) بحارالانوار، المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق. (۵) البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م ۷۵۴ ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ ق. (۶) تاج العروس، الزبیدی (م ۱۲۰۵ ق)، بیروت، مکتبة الحیات. (۷) تاریخ تمدن، ویل دورانت (م ۱۹۸۱ م)، ترجمه:آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ش. (۸) التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۹) ترتیب العین، خلیل (م ۱۷۵ ق)، به کوشش المخزومی و دیگران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ ق. (۱۰) تفسیر الصافی، الفیض الکاشانی (م ۱۰۹۱ ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق. (۱۱) تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش. (۱۲) التفسیر الکاشف، المغنیة، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۱ م. (۱۳) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ ق. (۱۴) تفسیر کنزالدقایق، المشهدی، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق. (۱۵) تفسیر منهج الصادقین، فتح الله کاشانی (م ۹۸۸ ق)، به کوشش مرتضوی، غفاری، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۳۸۵ ق. (۱۶) التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق. (۱۷) تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش. (۱۸) تقویم و تقویم نگاری در تاریخ، ابوالفضل نبیّ، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ ش. (۱۹) جامع البیان، الطبری (م ۳۱۰ ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق. (۲۰) الجامع لأحکام القرآن، القرطبی (م ۶۷۱ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق. (۲۱) الجواهر الحسان، الثعالبی (م ۸۷۵ ق)، به کوشش ابومحمد الغماری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق. (۲۲) الدرالمنثور، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ ق. (۲۳) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش. (۲۴) الصحاح، الجوهری (م ۳۹۳ ق)، به کوشش عبدالغفور، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ ق. (۲۵) عجائب الآثار، عبدالرحمن الجبرتی (م ۱۲۲۷ ق)، بیروت، دارالجبل. (۲۶) فتح القدیر، الشوکانی (م ۱۲۵۰ ق)، بیروت، دارالمعرفه. (۲۷) لغت نامه، دهخدا (م ۱۳۳۴ ش) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ش. (۲۸) الکشاف، الزمخشری (م ۵۳۸ ق)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق. (۲۹) کشف الاسرار، میبدی (م ۵۲۰ ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش. (۳۰) لسان العرب، ابن منظور (م ۷۱۱ ق)، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ ق. (۳۱) مجمع البیان، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق. (۳۲) مدارک التنزیل، النسفی (م ۷۰۱ ق)، به کوشش ابراهیم محمد، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۸ ق. (۳۳) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م ۳۹۵ ق)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق. (۳۴) المفصل، جواد علی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۶ م. (۳۵) المیزان، الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تقویم». |